به گزارش مشرق، به مناسبت سالروز گشایش اولین دوره مجلس شورای اسلامی میزبان «حمیدرضا فولادگر» بودیم. ناگفته از لهجه شیرین اصفهانی¬ اش مشهودست که نماینده ای همزاد با زاینده¬ رود است. تاکید می¬ کند که روالش ارتباط با افراد با دیدگاه¬ های مختلف است و سعی دارد خود را فقط محدود به اصولگرایان عضو تشکل¬ های خاص نکند. در طول حضورش در سایت نماینده مباحث مختلفی از جمله ضرورت آسیب شناسی اصولگرایان و الزاماتی برای انتخابات مجلس مطرح شد و البته نیم نگاهی هم به مجلس فعلی داشتیم. فولادگر که حضور در سه دوره مجلس را در کارنامه خود دارد، معتقد بود: حضور منسجم اصولگرایان در انتخابات، نیازمند انسجام در همین مجلس است و تصریح کرد که از ابتدا هم با تشکیل دو فراکسیون اصولگرا مخالف بودم.
در طول گپ و گفتمان، رئیس کمیسیون ویژه تولید ملی، دولت را نیز در بوته نقد قرار داد و معتقد بود که اقتصاد مقاومتی هنوز اولویت اصلی دولت نیست و در نظرش اعضای این دولت همه خود را در مسائل اقتصادی مجتهد می¬ دانند و به همین دلیل هنوز تیم اقتصادی دولت انسجام لازم را ندارد.
نماینده مردم در مجلس نهم اشاره ¬ای هم به انتخابات اخیر هیئت رئیسه مجلس داشت و به نظرش ضروری بود که فراکسیون¬ های سیاسی در مجلس با مواضع سیاسی خودشان پیوند داشته باشند و به این ترتیب فراکسیونی خارج از مواضع سیاسی روشن معنا ندارد...
آقای فولادگر را به عنوان فردی میشناسیم که در میان اصولگرایان با اکثر جریانها مرتبط است و خود را محدود به گروه و گرایش خاصی نمیداند. در همین زمینه اخیرا شما در حوزه اصولگرایی انتقاداتی داشتید و معتقدید شکافی که حین انتخابات ریاست جمهوری پیش آمد همچنان پابرجاست و پیشنهاد داشتید که حتماً میبایست یک آسیبشناسی و تغییر ساختار در روش و گفتمان اصولگرایی ایجاد شود. آیا این به معنی ضرورت ارائه یک تعریف جدید است؟ مصادیق این تغییر روش و گفتمان چیست؟
ما یک گفتمان اصولگرایی داشتیم که چند سال پیش مقام معظم رهبری شاخصهای آن را بیان کردند. آن شاخصها همچنان به نظرم زنده و پویاست اما تطبیق عملکرد طیفهای مختلف اصولگرایی با آن شاخصها باید در شرایط فعلی آسیبشناسی و گفتمان سازی شود. گفتمان سازی به این معنا که آن معیارهای کلی را باید با شرایط روز کاربردی کنیم. این اقدامی است که ضرورت دارد نیروهای اصولگرا انجام دهند شرایط کنونی با شرایط قبل و سالهای پیش متفاوت است. باید بر اساس این گفتمان سازی، روش را نیز طراحی کرد؛ هم در کوتاه مدت مانند انتخابات مجلس آینده و خبرگان، هم میان مدت مانند انتخابات ریاست جمهوری آینده و هم بلند مدت...
آسیبشناسی هم به نظرم ضروریست به این معنا که ما در مجلس نهم و هشتم ائتلافات مختلفی شکل گرفت و برای هر یک از آن طیفها یک سهمیه در نظر گرفته شد. همیشه گفته میشد که در بحث وزن این طیفها وارد نشویم و در مقابل، برخی معترض به وزن هر یک از این طیفها بودند. تا زمانی که این ساختار آسیبشناسی نشود دوباره در دورههای بعدی نیز با مشکل روبه رو میشویم. در سال کنونی باید این بحثها به صورت کامل آسیبشناسی شود و روش اتخاذ شده باشد. در سال ۹۴ فرصت این بحثها را نداریم و باید وارد عمل شویم. انتخابات مجلس آینده یک عرصه رقابت جدیست. در ۳ دورهٔ گذشته رقابت جدی در انتخابات مجلس نداشتیم اگرچه در آن دورهها نیز اصلاح طلبان یک لیست ارائه میکردند و البته این لیست به صورت عمده در تهران شکل میگرفت. در استان اصفهان در این سه دوره گذشته اصلا اصلاح طلبان نتوانستند در مقابل اصولگرایان لیستی ارائه دهند و به صورت انفرادی شرکت کرده بودند هم به این دلیل که تشکیلاتشان بهم خورده بود و هم اینکه خیلی از آنها رد صلاحیت شده بودند و به بیانی نیرو نداشتند که حتی بتوانند یک لیست ارائه دهند. بنابراین رقابت بین درون خانواده اصولگرایان و افراد مستقل بود ولی مجلس دوره دهم اینگونه نخواهد بود و رقابتی بسیار جدی است شبیه رقابتهایی که در دورههای مجلس سوم تا ششم تقریباً داشتیم. پیش بینی این است که حتی در انتخابات خبرگان نیز رقابت خواهیم داشت.
معتقدید در انتخابات خبرگان هم با تفکیک سیاسی رقابت خواهیم داشت؟
ممکن است شکل رقابت طیفها در انتخابات خبرگان با انتخابات مجلس متفاوت باشد ولی چون همزمان برگزار میشود به هم گره میخورد و همزمانی این دو انتخابات نسبت به هم تأثیر و تأثر متقابل دارد بدین ترتیب این احتمال وجود دارد که اگر انتخابات مجلس دو قطبی شود این دوقطبی به انتخابات خبرگان نیز سرایت کند. با خبرهایی که داریم طیفهای اصلاحطلب و اعتدال نیز بر روی انتخابات خبرگان کار میکنند و این محتمل است که انتخابات خبرگان نیز رقابتی شود.
اینکه باید آسیبشناسی شود و تغییر در روش رخ بدهد درست ولی قبول دارید که نسبت این موارد با مردم معلوم نیست؟ مردم باید از اصولگرایی چه تلقی داشته باشند؟ اصولگرایی چه انتظار جدیدی از مردم را برآورده خواهد کرد؟
این همان گفتمان سازیست. اینکه در حال حاضر ما روی چه مباحثی متمرکز شویم، چه اولویتهایی داشته باشیم، چه برنامههایی را برای مجلس آینده در نظر داشته باشیم؛ باید متناسب با شرایط اقتصادی، سیاسی و فرهنگی باشد که در این ماهها در حال شکل گیریست و مردم به طبع مخاطب اصلی هستند و باید ارتباط با مردم شکل بگیرد. بالاخره هرچه تعداد این تشکلها را بشماریم و عِده و عُده داشته باشند بازهم محدود هستند. آنکه باید رأی دهد مردم هستند بنابراین باید عمده تمرکز روی مردم باشد.
قطعاً عملکرد اقتصادی دولت و همچنین نقد این عملکرد بسیار تعیین کننده است. شکل نقد بسیار تأثیرگذار است که نقد منصفانه، مشفقانه و یا مخرب باشد. انتظار از طیف اصولگرا در جامعه این نیست که حتما خود را در مقابل دولت احساس کنند اما میتوانند یک منتقد مشفق باشند. روال در جمهوری اسلامی همیشه اینگونه بوده و رهبری نیز معتقدند که باید از دولتها حمایت شود مگر اینکه برسد به شرایطی خاص مثل بنی صدر که عزل شد وگرنه حتی در دوره اصلاحات که رهبری در مبانی وارد شدند و از آن زمان چفیه به گردن انداختند تا روز آخر میگفتند دولت باید حمایت شود. در دولت آقای احمدینژاد هم به همین صورت حتی در دو سال آخر که بحثهایی مثل خانه نشینی صورت گرفت و... بازهم رهبری از اصل دولت حمایت کردند و از بحران عبور کردیم.
در ذهن شما چه قسمتی از بیانات رهبر انقلاب در دیدار با نمایندگان مجلس، به عنوان برجستهترین تأکید ایشان به اهالی خانه ملت نقش بسته است؟
به نظرم تأکید رهبری بر این بود که وقت کم است و نیمی از زمان مجلس نهم گذشت و برای زمان باقیمانده تا حد ممکن اقدامات را با همان اولویتها که مطرح فرمودند (اقتصاد، علم و فرهنگ) انجام دهیم. روی بحث جمعیت هم که به طور خاص تأکید داشتند.
به نظرمیرسید در ذهن شما به عنوان کسی که بیشتر دغدغه اقتصادی دارد و رئیس کمیسیون اصل ۴۴ است، بیشتر تأکیدات اقتصادی معظم له برجسته باشد.
بله به لحاظ موضوعی که بحث اقتصاد مقاومتی همچنان از تأکیدات ایشان بود. فرمودند به ستایش و حمایت اکتفا نکنید و وارد عمل شوید. در حوزه قانونگذاری هم اگر چه دولت لایحه ارائه نکرد طرح دهید و قوانین مزاحم را برطرف کنید.
در خبرها دیدم که شما تصریح کرده بودید که دولت هیچ همتی برای اجرای اقتصاد مقاومتی ندارد. واقعا اینگونه است؟
نگفتم هیچ همتی گفتم به نظر میرسد هنوز عزم جدی و اولویت اصلی دولت نیست. رهبری دو خواسته برای سال مطرح کردند؛ عزم ملی و مدیریت جهادی. به نظر میرسد مخاطب مدیریت جهادی مسئولان اجرایی هستند البته که رهبری در دیدار با نمایندگان تأکید داشتند که نمایندگان نیز مدیریت جهادی داشته باشند بهرحال مجموعه ارکان اجرایی و حاکمیت مدنظر است. دولت کنونی یک مجموعه از افراد باتجربه هستند و صاحب نظر بودنشان به جنبه پرکاری آنها غلبه دارد در دولت آقای احمدینژاد عکس این موضوع حاکم بود و جنبه انرژی و پرکاری آن دولت غلبه داشت به همین دلیل سعی و خطا در آن دولت زیاد بود. استفاده از افراد با تجربه در دولت فعلی به نظر فرصتیست که دارد به تهدید تبدیل میشود به این معنی که گاهی تصمیم گیریها با محافظه کاری و تأنی بیش از حد انجام میشود و از طرف دیگر چون اکثر آنها خود را صاحب نظر میدانند، تصمیم گیریها سختتر صورت میگیرد. به قولی گفته میشد که آقای احمدینژاد یک ژنرال بیشتر نمیخواست و همه باید سرباز باشند ولی این دولت همه ژنرال هستند و سرباز ندارد!
جایی فرمودهاید که تیم اقتصادی این دولت انسجام ندارد.
در مسائل اقتصادی اعضای این دولت همه خود را مجتهد میدانند. در جمعی که چند روز پیش داشتیم این مثال را زدم؛ در مسائل فقهی و عبادی وجود مراجع با نظرهای مختلف مشکلی ایجاد نمیکند و همه از مراجع اعلم مختلف تقلید میکنند ولی در مسائل حکومتی همین مراجع اگر بخواهند نظرات مختلف را پیش ببرند نمیشود و برای رفع این مشکل همه از یک ولی فقیه تبعیت میکنند. در مباحث اقتصادی هم به همین ترتیب است خوب است که همه تیم اقتصادی صاحب نظر و به بیانی مجتهد باشند ولی اگر بنا باشد که هرکس نظر اجتهادی خود را پیاده کند سنگ روی سنگ بند نمیشود و عموما مسائل اقتصادی مباحث فردی نیست و اثرگذاری اجتماعی دارد و یک نفر باید تصمیم گیرنده نهایی باشد.. اگر یک فرماندهی واحد نباشد تصمیم گیریها به مشکل برمیخورد مانند مشکلاتی که در ارائه سبد کالا شاهد بودیم یا در بحث یارانه نقدی نحوه ثبت نام، انصراف و فراخوان برای انصراف نیز نمونهای از همین عدم انسجام بود. یا در بحثهایی که در مورد قیمت ارز پیش آمد. بالاخره از این تیم باتجربه بیش از این انتظار است. به عنوان مثال آقای نهاوندیان به عنوان مسئول اتاق بازرگانی دیدگاههایی کاملاً مشخصی داشت ولی در حال حاضر که به عنوان رئیس دفتر رئیس جمهور قرا گرفته آیا میتواند همان دیدگاهها را پیاده کند
به عنوان کسی که سه دوره در مجلس حضور داشتید به نظر شما کدامیک از این مجالس (مجلس هفتم، هشتم، نهم) به لحاظ عملکرد نمره بالاتری را میگیرد؟
به لحاظ رفتار اصولگرایانه به صورت متوسط هر چه جلوتر آمدهایم، افت داشتهایم، به این معنا که مجلس هفتم از هشتم و هشتم از نهم بهتر بوده. به لحاظ نمایندههایی که در مجلس حضور داشتند نیز به صورت متوسط همینگونه است و دورههای قبل بهتر بوده به عنوان مثال اگرچه در مجلس نهم برخی افراد باسابقه و وزین حضور دارند ولی تعدادشان خیلی کم است.
در بحث مدیریت مجلس هم سلیقهای است؛ برخی به لحاظ سبک مدیریتی، سبک آقای حدادعادل را می-پسندند و برخی سبک آقای لاریجانی را و یا مثلاً برخی از نمایندگان که در دورههای پیشین حضور داشتند معتقدند هیچ دورهای به لحاظ سبک همانند دوره مدیریت آقای ناطق نیست و ایشان با یک یادداشت و یک پیغام نمایندگان را کنترل میکرد. به نگاه دیگر به عنوان مثال آقای حداد یک سبک اخلاق مدارانه برای مدیریت داشت و آقای لاریجانی شیوهای دیگر.
البته از این بحث به نظر میرسد میشود ضرورت یک آسیبشناسی نسبت به نظام پارلمانی احساس می-شود. به نظر با این شیوه نظام پارلمانی ما در آینده با مشکل روبه رو خواهد بود. با ترتیب فعلی وقتی دولتها تغییر میکنند بعد از طی کردن حدود یکسال و اندی از زمان دولتها که صرف شناخت میشود مجلس وارد فاز انتخاباتی میشود و وقتی که مجلس جدید روی کار میآید دولت وارد فاز انتخابات بعدی میشود و به همین ترتیب مباحث نظارتی به درستی شکل نمیگیرد. مقام رهبری چند سال پیش در سفر کرمانشاه باب اصلاح نظام پارلمانی را باز کردند البته بعد من شنیدم که ایشان فرموده بودند که ایشان به عنوان مثال بحث نظام پارلمانی را مطرح کرده بودند. با توجه به اینکه در همین سه دوره اخیر که من در مجلس حضور داشتم هرچه جلوتر رفتهایم ضعیفتر شدهایم به نظر میرسد باید در این شیوهها بازنگری داشته باشیم. از طرف دیگر ما نظام حزبی هم نداریم در کشورهای دیگر احزاب کار کارشناسی را انجام میدهند و بعد هم باید احزاب پاسخگو باشند.
از انتخابات اخیر هیئت رئیسه چه تحلیلی دارید؟
تعداد رأیها متفاوت بود تا حدی که نمیشود گفت کدامیک خالص رأی یکی از فراکسیونها بود.
کمی پراکندگی به وجود نیامده بود؟
بله. پراکندگی را که شاهد بودیم. قومیتها خیلی غلبه پیدا کرده بودند. من اعتقادم اینست که باید انسجام فراکسیونها بیشتر باشد.
به نظر شما با روندی که پیش آمده، فراکسیون اعتدال شکل میگیرد؟
من معتقدم فراکسیونهای سیاسی در مجلس باید با مواضع سیاسی خودشان پیوند داشته باشند به این معنا که فراکسیونی خارج از مواضع سیاسی روشن معنا ندارد و باید حالت یک تشکل سیاسی را داشته باشد اگر این انسجام وجود نداشته باشد، عدم انسجام، خودش را در مواردی مانند کاندیداها بروز میدهد. در انتخابات هیئت رئیسه به هر دو فراکسیون این انتقاد هست. برخی از اعضای فراکسیون رهروان سابقه اصلاحطلبی دارند و این را خود مسئولین فراکسیون هم منکر نمیشوند. در فراکسیون اصولگرایان هم اگرچه اصلاح طلب به آن شکل حضور ندارند ولی آنجا هم به دلیل چند طیفی بودن این ایراد وجود دارد. به شخصه نظرم اینست که اصولگرایان نباید دو فراکسیون را تشکیل میدادند در حال حاضر هم دیر نشده و اگر اصولگرایان میخواهند در انتخابات مجلس و خبرگان انسجام داشته باشند باید در مجلس کنونی هم شاهد این انسجام باشیم والا فراکسیونهای مختلف چون اعتدال شکل خواهد گرفت.
در طول گپ و گفتمان، رئیس کمیسیون ویژه تولید ملی، دولت را نیز در بوته نقد قرار داد و معتقد بود که اقتصاد مقاومتی هنوز اولویت اصلی دولت نیست و در نظرش اعضای این دولت همه خود را در مسائل اقتصادی مجتهد می¬ دانند و به همین دلیل هنوز تیم اقتصادی دولت انسجام لازم را ندارد.
نماینده مردم در مجلس نهم اشاره ¬ای هم به انتخابات اخیر هیئت رئیسه مجلس داشت و به نظرش ضروری بود که فراکسیون¬ های سیاسی در مجلس با مواضع سیاسی خودشان پیوند داشته باشند و به این ترتیب فراکسیونی خارج از مواضع سیاسی روشن معنا ندارد...
آقای فولادگر را به عنوان فردی میشناسیم که در میان اصولگرایان با اکثر جریانها مرتبط است و خود را محدود به گروه و گرایش خاصی نمیداند. در همین زمینه اخیرا شما در حوزه اصولگرایی انتقاداتی داشتید و معتقدید شکافی که حین انتخابات ریاست جمهوری پیش آمد همچنان پابرجاست و پیشنهاد داشتید که حتماً میبایست یک آسیبشناسی و تغییر ساختار در روش و گفتمان اصولگرایی ایجاد شود. آیا این به معنی ضرورت ارائه یک تعریف جدید است؟ مصادیق این تغییر روش و گفتمان چیست؟
ما یک گفتمان اصولگرایی داشتیم که چند سال پیش مقام معظم رهبری شاخصهای آن را بیان کردند. آن شاخصها همچنان به نظرم زنده و پویاست اما تطبیق عملکرد طیفهای مختلف اصولگرایی با آن شاخصها باید در شرایط فعلی آسیبشناسی و گفتمان سازی شود. گفتمان سازی به این معنا که آن معیارهای کلی را باید با شرایط روز کاربردی کنیم. این اقدامی است که ضرورت دارد نیروهای اصولگرا انجام دهند شرایط کنونی با شرایط قبل و سالهای پیش متفاوت است. باید بر اساس این گفتمان سازی، روش را نیز طراحی کرد؛ هم در کوتاه مدت مانند انتخابات مجلس آینده و خبرگان، هم میان مدت مانند انتخابات ریاست جمهوری آینده و هم بلند مدت...
آسیبشناسی هم به نظرم ضروریست به این معنا که ما در مجلس نهم و هشتم ائتلافات مختلفی شکل گرفت و برای هر یک از آن طیفها یک سهمیه در نظر گرفته شد. همیشه گفته میشد که در بحث وزن این طیفها وارد نشویم و در مقابل، برخی معترض به وزن هر یک از این طیفها بودند. تا زمانی که این ساختار آسیبشناسی نشود دوباره در دورههای بعدی نیز با مشکل روبه رو میشویم. در سال کنونی باید این بحثها به صورت کامل آسیبشناسی شود و روش اتخاذ شده باشد. در سال ۹۴ فرصت این بحثها را نداریم و باید وارد عمل شویم. انتخابات مجلس آینده یک عرصه رقابت جدیست. در ۳ دورهٔ گذشته رقابت جدی در انتخابات مجلس نداشتیم اگرچه در آن دورهها نیز اصلاح طلبان یک لیست ارائه میکردند و البته این لیست به صورت عمده در تهران شکل میگرفت. در استان اصفهان در این سه دوره گذشته اصلا اصلاح طلبان نتوانستند در مقابل اصولگرایان لیستی ارائه دهند و به صورت انفرادی شرکت کرده بودند هم به این دلیل که تشکیلاتشان بهم خورده بود و هم اینکه خیلی از آنها رد صلاحیت شده بودند و به بیانی نیرو نداشتند که حتی بتوانند یک لیست ارائه دهند. بنابراین رقابت بین درون خانواده اصولگرایان و افراد مستقل بود ولی مجلس دوره دهم اینگونه نخواهد بود و رقابتی بسیار جدی است شبیه رقابتهایی که در دورههای مجلس سوم تا ششم تقریباً داشتیم. پیش بینی این است که حتی در انتخابات خبرگان نیز رقابت خواهیم داشت.
معتقدید در انتخابات خبرگان هم با تفکیک سیاسی رقابت خواهیم داشت؟
ممکن است شکل رقابت طیفها در انتخابات خبرگان با انتخابات مجلس متفاوت باشد ولی چون همزمان برگزار میشود به هم گره میخورد و همزمانی این دو انتخابات نسبت به هم تأثیر و تأثر متقابل دارد بدین ترتیب این احتمال وجود دارد که اگر انتخابات مجلس دو قطبی شود این دوقطبی به انتخابات خبرگان نیز سرایت کند. با خبرهایی که داریم طیفهای اصلاحطلب و اعتدال نیز بر روی انتخابات خبرگان کار میکنند و این محتمل است که انتخابات خبرگان نیز رقابتی شود.
اینکه باید آسیبشناسی شود و تغییر در روش رخ بدهد درست ولی قبول دارید که نسبت این موارد با مردم معلوم نیست؟ مردم باید از اصولگرایی چه تلقی داشته باشند؟ اصولگرایی چه انتظار جدیدی از مردم را برآورده خواهد کرد؟
این همان گفتمان سازیست. اینکه در حال حاضر ما روی چه مباحثی متمرکز شویم، چه اولویتهایی داشته باشیم، چه برنامههایی را برای مجلس آینده در نظر داشته باشیم؛ باید متناسب با شرایط اقتصادی، سیاسی و فرهنگی باشد که در این ماهها در حال شکل گیریست و مردم به طبع مخاطب اصلی هستند و باید ارتباط با مردم شکل بگیرد. بالاخره هرچه تعداد این تشکلها را بشماریم و عِده و عُده داشته باشند بازهم محدود هستند. آنکه باید رأی دهد مردم هستند بنابراین باید عمده تمرکز روی مردم باشد.
قطعاً عملکرد اقتصادی دولت و همچنین نقد این عملکرد بسیار تعیین کننده است. شکل نقد بسیار تأثیرگذار است که نقد منصفانه، مشفقانه و یا مخرب باشد. انتظار از طیف اصولگرا در جامعه این نیست که حتما خود را در مقابل دولت احساس کنند اما میتوانند یک منتقد مشفق باشند. روال در جمهوری اسلامی همیشه اینگونه بوده و رهبری نیز معتقدند که باید از دولتها حمایت شود مگر اینکه برسد به شرایطی خاص مثل بنی صدر که عزل شد وگرنه حتی در دوره اصلاحات که رهبری در مبانی وارد شدند و از آن زمان چفیه به گردن انداختند تا روز آخر میگفتند دولت باید حمایت شود. در دولت آقای احمدینژاد هم به همین صورت حتی در دو سال آخر که بحثهایی مثل خانه نشینی صورت گرفت و... بازهم رهبری از اصل دولت حمایت کردند و از بحران عبور کردیم.
در ذهن شما چه قسمتی از بیانات رهبر انقلاب در دیدار با نمایندگان مجلس، به عنوان برجستهترین تأکید ایشان به اهالی خانه ملت نقش بسته است؟
به نظرم تأکید رهبری بر این بود که وقت کم است و نیمی از زمان مجلس نهم گذشت و برای زمان باقیمانده تا حد ممکن اقدامات را با همان اولویتها که مطرح فرمودند (اقتصاد، علم و فرهنگ) انجام دهیم. روی بحث جمعیت هم که به طور خاص تأکید داشتند.
به نظرمیرسید در ذهن شما به عنوان کسی که بیشتر دغدغه اقتصادی دارد و رئیس کمیسیون اصل ۴۴ است، بیشتر تأکیدات اقتصادی معظم له برجسته باشد.
بله به لحاظ موضوعی که بحث اقتصاد مقاومتی همچنان از تأکیدات ایشان بود. فرمودند به ستایش و حمایت اکتفا نکنید و وارد عمل شوید. در حوزه قانونگذاری هم اگر چه دولت لایحه ارائه نکرد طرح دهید و قوانین مزاحم را برطرف کنید.
در خبرها دیدم که شما تصریح کرده بودید که دولت هیچ همتی برای اجرای اقتصاد مقاومتی ندارد. واقعا اینگونه است؟
نگفتم هیچ همتی گفتم به نظر میرسد هنوز عزم جدی و اولویت اصلی دولت نیست. رهبری دو خواسته برای سال مطرح کردند؛ عزم ملی و مدیریت جهادی. به نظر میرسد مخاطب مدیریت جهادی مسئولان اجرایی هستند البته که رهبری در دیدار با نمایندگان تأکید داشتند که نمایندگان نیز مدیریت جهادی داشته باشند بهرحال مجموعه ارکان اجرایی و حاکمیت مدنظر است. دولت کنونی یک مجموعه از افراد باتجربه هستند و صاحب نظر بودنشان به جنبه پرکاری آنها غلبه دارد در دولت آقای احمدینژاد عکس این موضوع حاکم بود و جنبه انرژی و پرکاری آن دولت غلبه داشت به همین دلیل سعی و خطا در آن دولت زیاد بود. استفاده از افراد با تجربه در دولت فعلی به نظر فرصتیست که دارد به تهدید تبدیل میشود به این معنی که گاهی تصمیم گیریها با محافظه کاری و تأنی بیش از حد انجام میشود و از طرف دیگر چون اکثر آنها خود را صاحب نظر میدانند، تصمیم گیریها سختتر صورت میگیرد. به قولی گفته میشد که آقای احمدینژاد یک ژنرال بیشتر نمیخواست و همه باید سرباز باشند ولی این دولت همه ژنرال هستند و سرباز ندارد!
جایی فرمودهاید که تیم اقتصادی این دولت انسجام ندارد.
در مسائل اقتصادی اعضای این دولت همه خود را مجتهد میدانند. در جمعی که چند روز پیش داشتیم این مثال را زدم؛ در مسائل فقهی و عبادی وجود مراجع با نظرهای مختلف مشکلی ایجاد نمیکند و همه از مراجع اعلم مختلف تقلید میکنند ولی در مسائل حکومتی همین مراجع اگر بخواهند نظرات مختلف را پیش ببرند نمیشود و برای رفع این مشکل همه از یک ولی فقیه تبعیت میکنند. در مباحث اقتصادی هم به همین ترتیب است خوب است که همه تیم اقتصادی صاحب نظر و به بیانی مجتهد باشند ولی اگر بنا باشد که هرکس نظر اجتهادی خود را پیاده کند سنگ روی سنگ بند نمیشود و عموما مسائل اقتصادی مباحث فردی نیست و اثرگذاری اجتماعی دارد و یک نفر باید تصمیم گیرنده نهایی باشد.. اگر یک فرماندهی واحد نباشد تصمیم گیریها به مشکل برمیخورد مانند مشکلاتی که در ارائه سبد کالا شاهد بودیم یا در بحث یارانه نقدی نحوه ثبت نام، انصراف و فراخوان برای انصراف نیز نمونهای از همین عدم انسجام بود. یا در بحثهایی که در مورد قیمت ارز پیش آمد. بالاخره از این تیم باتجربه بیش از این انتظار است. به عنوان مثال آقای نهاوندیان به عنوان مسئول اتاق بازرگانی دیدگاههایی کاملاً مشخصی داشت ولی در حال حاضر که به عنوان رئیس دفتر رئیس جمهور قرا گرفته آیا میتواند همان دیدگاهها را پیاده کند
به عنوان کسی که سه دوره در مجلس حضور داشتید به نظر شما کدامیک از این مجالس (مجلس هفتم، هشتم، نهم) به لحاظ عملکرد نمره بالاتری را میگیرد؟
به لحاظ رفتار اصولگرایانه به صورت متوسط هر چه جلوتر آمدهایم، افت داشتهایم، به این معنا که مجلس هفتم از هشتم و هشتم از نهم بهتر بوده. به لحاظ نمایندههایی که در مجلس حضور داشتند نیز به صورت متوسط همینگونه است و دورههای قبل بهتر بوده به عنوان مثال اگرچه در مجلس نهم برخی افراد باسابقه و وزین حضور دارند ولی تعدادشان خیلی کم است.
در بحث مدیریت مجلس هم سلیقهای است؛ برخی به لحاظ سبک مدیریتی، سبک آقای حدادعادل را می-پسندند و برخی سبک آقای لاریجانی را و یا مثلاً برخی از نمایندگان که در دورههای پیشین حضور داشتند معتقدند هیچ دورهای به لحاظ سبک همانند دوره مدیریت آقای ناطق نیست و ایشان با یک یادداشت و یک پیغام نمایندگان را کنترل میکرد. به نگاه دیگر به عنوان مثال آقای حداد یک سبک اخلاق مدارانه برای مدیریت داشت و آقای لاریجانی شیوهای دیگر.
البته از این بحث به نظر میرسد میشود ضرورت یک آسیبشناسی نسبت به نظام پارلمانی احساس می-شود. به نظر با این شیوه نظام پارلمانی ما در آینده با مشکل روبه رو خواهد بود. با ترتیب فعلی وقتی دولتها تغییر میکنند بعد از طی کردن حدود یکسال و اندی از زمان دولتها که صرف شناخت میشود مجلس وارد فاز انتخاباتی میشود و وقتی که مجلس جدید روی کار میآید دولت وارد فاز انتخابات بعدی میشود و به همین ترتیب مباحث نظارتی به درستی شکل نمیگیرد. مقام رهبری چند سال پیش در سفر کرمانشاه باب اصلاح نظام پارلمانی را باز کردند البته بعد من شنیدم که ایشان فرموده بودند که ایشان به عنوان مثال بحث نظام پارلمانی را مطرح کرده بودند. با توجه به اینکه در همین سه دوره اخیر که من در مجلس حضور داشتم هرچه جلوتر رفتهایم ضعیفتر شدهایم به نظر میرسد باید در این شیوهها بازنگری داشته باشیم. از طرف دیگر ما نظام حزبی هم نداریم در کشورهای دیگر احزاب کار کارشناسی را انجام میدهند و بعد هم باید احزاب پاسخگو باشند.
از انتخابات اخیر هیئت رئیسه چه تحلیلی دارید؟
تعداد رأیها متفاوت بود تا حدی که نمیشود گفت کدامیک خالص رأی یکی از فراکسیونها بود.
کمی پراکندگی به وجود نیامده بود؟
بله. پراکندگی را که شاهد بودیم. قومیتها خیلی غلبه پیدا کرده بودند. من اعتقادم اینست که باید انسجام فراکسیونها بیشتر باشد.
به نظر شما با روندی که پیش آمده، فراکسیون اعتدال شکل میگیرد؟
من معتقدم فراکسیونهای سیاسی در مجلس باید با مواضع سیاسی خودشان پیوند داشته باشند به این معنا که فراکسیونی خارج از مواضع سیاسی روشن معنا ندارد و باید حالت یک تشکل سیاسی را داشته باشد اگر این انسجام وجود نداشته باشد، عدم انسجام، خودش را در مواردی مانند کاندیداها بروز میدهد. در انتخابات هیئت رئیسه به هر دو فراکسیون این انتقاد هست. برخی از اعضای فراکسیون رهروان سابقه اصلاحطلبی دارند و این را خود مسئولین فراکسیون هم منکر نمیشوند. در فراکسیون اصولگرایان هم اگرچه اصلاح طلب به آن شکل حضور ندارند ولی آنجا هم به دلیل چند طیفی بودن این ایراد وجود دارد. به شخصه نظرم اینست که اصولگرایان نباید دو فراکسیون را تشکیل میدادند در حال حاضر هم دیر نشده و اگر اصولگرایان میخواهند در انتخابات مجلس و خبرگان انسجام داشته باشند باید در مجلس کنونی هم شاهد این انسجام باشیم والا فراکسیونهای مختلف چون اعتدال شکل خواهد گرفت.